خانه      پست الكترونيك

     

 

 

 

  Thursday, March 06, 2003


سلام،سلام..... بالاخره ديروزم تموم شد و حسين به آرزوش رسيد.نمی دونم تا حالا اين حس رو تجربه کرديد که وقتی يکی که خيلی دوستش داريد به بزرگترين آرزوش ميرسه ،چقدر خوشحال ميشی. ديروز من تو تمام لحظات شيرينی اين احساس رو با تک تک ذرات وجودم حس ميکردم. ديروز وقتی خطبه عقد رو ميخوندند تو چشم های حسين يه برقی بود که من تا حالا نديده بودم يه برق زيبا که توش ميشد عشق و شادی رو خوند يه چيزی که من رو هم سرشار از شادی ميکرد .....حالا هم تنها آرزوم اينه که اين برق هر روز و هر روز پر رنگ تر بشه
اما تو تموم اين لحظات يه حس دگه هم بود که شايد به نظر خوب نياد اما بازم لذت بخش بود.... حس دلتنگ شدن. حس اينکه ديگه حسين فقط مال من نيست و حالا بيشتر قلبش مال يکی ديگه است که البته بايد هم اينجوری باشه اما نمی دونم چرا از ديشب تا حالا همش دلم تنگ ميشه ،اما يه دلتنگيه شيرين.



 
     
     

Powered By: Blogger