بعد از فعل دوست داشتن،کمک کردن زيباترين واژه جهان است .
پس چرا کمکم نکردی که دوستت داشته باشم؟

نويسنده:ناشناس

---

۱- وای که پریروز عجب بارونی میومد.قشنگ سیل بودا! تو خیابون جلوی خونه ما که قشنگ عین رودخونه داشت آب رد میشد.تازه اومدم بیرون میبینم تو راه پله هام همین جوری داره شر شر آب میاد.اولش که کلی ترسیدیم که ای وای خونه خراب شدولی بعد که رفتم بالا .می بینم یکی از شیشه های در پشت بوم شکسته و این همه آب که تو راه پله راه افتاده بود از همون پنجره ۳۰*۵۰ اومده تو مشاالله بو این بارون.فقط خدا کنه که جایی خسارت ندیده باشه

۲- از همه دوستانی که محبت کردن و عيد رو به من چه با میل و چه تو آفلاین هام تبريک گفتند خيلی ممنون.می بخشيد اگر نتونستم جواب همه رو تک تک بدم.

۳-قبل از عید اونقدر کارام رو هم تلنبار شده بود که نگو.منتها همش خودم رو دلداری میدادم که اشکال نداره حالا تو عید به همشون میرسی....ولی عیدم داره تموم میشه و من کارام تلنبارتر شده وای يکی بياد منو دلداری بده

□ نوشته شده در ساعت 4:13 AM توسط الهه