خانه      پست الكترونيك

     

 

 

 

  Saturday, June 21, 2003

گزارش لحظه به لحظه درگیری های دانشگاه تا این لحظه:


شنبه:ظاهرا بين بچه های خوابگاهی از همون جمعه شب اين زمزمه بوده که امکان داره فردا يعنی شنبه امتحانات لغو بشه و هيچ کدوم برگزار نشه و ظاهرا همون شب هم سر این موضوع بين بچه ها تو خوابگاه پسرها درگيری لفظی بوجود اومده بوده. اما با اين حال صبح شنبه همه بچه ها با نيت امتحان دادن به دانشگاه اومده بودند.
ظاهرا تا ساعت ۷:۱۵ صبح هم هيچ خبری نبوده اما در فاصله ساعت ۷:۱۵ تا ۷:۳۰ کليه در و ديوارهای دانشگاه از شعارهايی مبنی بر اعتراض به خصوصی سازی و لغو امتحانات پر شده بوده و آهنگ يار دبستانی من از اتاق انجمن اسلامی پخش ميشده و در ساعت ۸ صبح هم که ساعت شروع امتحان بوده از حضور بچه ها سر امتحان جلوگيری شده و ظاهرا فعالين اين ماجرا هم بچه های انجمن اسلامی بودند.
يکی از امتحان هايی هم که با حضور بچه ها سر جلسه رسميت پيدا کرده با ورود بچه های ديگه به جلسه و پاره کردن ورقه کسانی که داشتنند امتحان ميدادند امتحان رو از رسميت انداخته بودند و جلسه رو بهم زده بودند و در اين ميان تمام راهرو طبقه دوم هم پر از بچه هايی بوده که برای امتحان اومده بودند و در کل يه جو بهت زدگی بين همه بچه ها وجود داشته (در واقع اکثريت بچه ها انتظار اين جو رو نداشتند و شکه شده بودند).
تا ساعت ۱۰ هم هر کدوم از امتحان ها که خواسته بوده تشکيل بشه بامخالفت همون بچه هايی که اين جو رو ايجاد کرده بودند مواجه شده و با زور و تجمع مقابل اون کلاس و عربده کسی نزاشته بودن امتحان تشکيل بشه.و تو اين بين حتی با معاون آموزشی دانشکده هم که برای زدن اسمی و شماره صندلی ها اومده بوده درگير شدند و ايشون رو هل داده بودند و ورقه های اسامی رو از ديوار کنده و پاره کرده بودند.
تو این بین سوالات ۳ تا امتحان ها هم موقعی که اومده بوده پخش بشه توسط همین گروه از کلاس ها خارج شده بوده و عملا با لو رفتن سوالات امکان برگزاری امتحان از بین رفته بوده.
ساعت ۱۰ هم که قرار بوده امتحان های اون ساعت برگزار بشه کار زد و خورد بالا گرفته بوده و ظاهرا بچه ها با هم درگیر شده بودند. خلاصه اوضاعی بوده اون روز.
موقعيت من تو اون ساعت: من اون روز امتحان نداشتم و اون موقع تو تختم خوابيده بود)اوج فعاليت سياسي)

يکشنبه:اون روز هم یعنی یکشنبه هنوز این جریانات ادامه داشته و توی کلاس ها اقدام به روشن کردن آتش کرده بودند و عصر همون روز هم از طرف آموزش مرکزی کلیه امتحانات تا تاریخ ۳ شنبه ۲۶ خداد لغو شده و بنا به گفته آموزش چنانچه روز ۳ شنبه یک جو کاملا آرام بر دانشگاه حاکم نباشه کلیه امتحانات لغو میشه و به برگزاری اونها به تاریخ ۳ شهریور منتقل میشه و یا اینکه کلیه دانشجویان حذف ترم میشند.
تو این بین ظاهرا اوضاع دانشکده های دیگه هم همین جوری بوده و امتحانات کلا لغو شده و تو دانشکده علوم وقتیکه رئیس دانشکده خواسته با بچه ها صحبت کنه تهديد به مجبور ردنش به استعفا شده و نزاشتن صحبت کنه.
موقعيت من تو اون ساعت:اينبار يکمي اکتيو تر شده بودم ،يعني خواب نبودم و بي خبر از همه جا با خيال راحت داشتم براي امتحان دوشنبه ام درس ميخوندم.عصر اون روز هم با هدف کاملا درسيزنگ زدم به دوستم و تازه فهميدم فرداش امتحان ندارم و اين چند روزه دانشگاه چه خبر بوده.(اوج اطلاع رسانی دقيق و سريع)

دوشنبه:امروز وقتی رفتم دانشگاه ،دانشکده تقريبا خالی بود و فقط يه تعداد کمی از بچه ها اومده بودند و اينم يعنی اينکه امتحان های ما واقعا لغو شده.البته جو دانشگاه هنوز عادی نشده یعنی در ودیوار دانشکده پر از شعار و اعتراض بود که البته فعلا هنوز هیچ کدوم از شعارها سیاسی نیست و همه در اعتراض به خصوصی سازی دانشگاه ها بوده.(من فقط مرده این خبر رسانی بچه هام که از یکشنبه عصر حدود ساعت ۶ تا دوشنبه صبح ساعت ۸،یعنی در عرض ۱۴ ساعت ،همه بچه ها از لغو امتحانات خبر دار شده بودند و صبح دوشنبه حتی یک نفر هم برای دادن امتحان دانشگاه نبود)
اما عصر بازم دانشگاه شلوغ شده بوده و بچه های خوابگاهی به علت نبود امنیت در خوابگاهها توی دانشگاه تجمع کرده بودند و همون شب هم یکی از خوابگاه های دختران با تهدید به حمله تخلیه شده بود.
اون روز دبیر انجمن اسلامی دانشکده برق هم جلوی داشکده صنایع با کف کپسول آتش نشانی مصدوم شده بود.(یعنی زیادی داغ کرده بوده با کف کپسول آتش نسانی خاموشش کردند)
موقعيت من تو اون ساعت: اينبار من شش دنگ تو صحنه بودم اما خبری نبود که نبود .اما تا من پام رو از دانشکده گذاشته بودم بيرون دعوا شده بود.خلاصه اون روز علت درگيری ها رو هم فهميدم اما آرزوی ديدن کتک خوردن بعضی ها هم به دلم موند

سه شنبه و چهار شنبه:باز هم جلوی در دانشکده درگيری شده بود و توی دانشکده عمران و صنايع هم تحصن بود اما خب ما که يه سر رفتيم بيشتر شبيه مهمونی بود تا تحصن.
موقعيت من تو اون ساعت: اينبار ديگه اوج بچه مثبت بازی بود!!!!!!!!! چون اون موقع با بچه های گروه داشتيم تو انجمن علمی برنامه های تابستون رو ميچيديم.

پیوست:
۱-از نوشته های بالا ناگفته پیداست امسال من به عنوان فعال ترين عضو جريانات اخير شناخته شدم.
۲-آی کيف ميده تو وسط اين درگيريها يکی که کلی لجش رو داری کتک بخوره(يه استفاده کاملا ابزاری و غير سياسی از جريانات اخير)
۳- ميخوام برم پيشنهاد بدم اين دفعه که خواستن شلوغ کنند قبلش تبليغاتشون رو قوی تر کنند که اونهايی که مثل من اون روز امتحان ندارند خودشون رو برسونند.
۴- اين وسط فقط يه چيز لاينحل موند ...کتکش رو دانشجويای يه دانشگاه ديگه خوردند .تازه امتحان هاشونم الان اختياری شده ...بعد اين وسط ما امتحانامون لغو شد.همچين يه ذره نافورم ها
۵- اون جاهايی که لحن مطلب يک کمی جدی شده رو زياد جدی نگيريد .اينا رو چند روز پيش نوشتم هنوز داغ بودم و از دست این آدمهای مسخرهای که همیشه درس و سیاست رو قاطی میکنند شاکی بودم شدید. اما حالا ديگه خوب شده بيدم.



 
     
     

Powered By: Blogger